معنی متهمی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

متهمی ٔ. [م ُ ت َ هََ م ْ م ِءْ] (ع ص) جامه ٔ شکافته وکهنه. (آنندراج) (از منتهی الارب). جامه ٔ کهنه و فرسوده و دریده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تهمؤ شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر