معنی متفرق گرداندن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

متفرق گرداندن. [م ُ ت َ ف َرْ رِ گ َ دَ] (مص مرکب) متفرق گردانیدن. متفرق کردن. پراکنده کردن: پس برودت، اجزای آب را اندرحال جمود متفرق گرداند. (قراضه ٔ طبیعیات ص 92). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر