معنی متعاهد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
متعاهد. [م ُ ت َ هَِ] (ع ص) هم عهد و هم وثاق و متحد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ج، متعاهدین. (ناظم الاطباء). و رجوع به تعاهد شود.
(مُ تَ هِ) [ع.] (اِفا.) آن که با دیگری عهد و پیمان بندد، هم عهد.
یک طرف عهدنامه،
همعهد، همپیمان،
(متضاد) متخاصم
هم عهد
مُتَعاهِد، عهد کننده با یکدیگر، هم پیمان و هم قسم،