معنی متعارض در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

متعارض. [م ُ ت َ رِ] (ع ص) خبر و جز آن که خلاف یکدیگر آید. (آنندراج). برخلاف یکدیگر. برعکس و مخالف و متضاد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || تقلیدکننده و چیزی را شبیه و مانند چیز دیگر کننده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع تعارض شود.

فرهنگ معین

(مُ تَ رِ) [ع.] (اِفا.) برخلاف یکدیگر.

فرهنگ عمید

ویژگی کسی یا چیزی که با دیگری متفاوت است، مخالف،

مترادف و متضاد زبان فارسی

ناسازگار، مخالف

فرهنگ فارسی هوشیار

تقلید کننده و چیزی را شبیه و مانند چیز دیگر کننده، کسی یا چیزی که با دیگری متفاوت و مخالف باشد

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر