معنی متصف شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مترادف و متضاد زبان فارسی
موصوف شدن، صفتی را پذیرفتن، متصفگردیدن
فرهنگ فارسی هوشیار
زابدار شدن فروزه دار گشتن (مصدر) صفتی پذیرفتن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.