معنی متصدی شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مترادف و متضاد زبان فارسی
عهدهدار شدن، به عهده گرفتن، گماشتهشدن
فرهنگ فارسی هوشیار
به گردن گرفتن، بر گمارده شدن (مصدر) مباشر عمل و شغل یا اداره ای شدن بعهده گرفتن:. . . در قلعه های خود خزیده منتظر بودند که هر یک از بیگلربیگیان متصدی حرب او شوند. . .
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.