معنی متشاکس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
متشاکس. [م ُ ت َ ک ِ] (ع ص) دشوارخوی و مخالفت کننده. ج، متشاکسون. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). با یکدیگر بدخوئی کننده و مخالفت کننده. (آنندراج). و رجوع به تشاکس شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
سخت گیر چانه زن (اسم) بد خوی سخت گیر و چانه زن: گرد هوا ها و آرزوانها ء مختلف و از آن زن و بچگان خود مگرد که شرکا ء متشاکس اند هر کس را فرمان مختلف است. . .
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.