معنی متزهد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

متزهد. [م ُ ت َ زَهَْ هَِ] (ع ص) عبادت کننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). دیندار و پارسا و زاهد. (ناظم الاطباء). کسی که زهد ورزد و عبادت کند. و رجوع به تزهد شود.

فرهنگ معین

(مُ تَ زَ هِّ) [ع.] (اِفا.) پارسا، زاهد.

فرهنگ عمید

کسی که ترک دنیا کرده و مشغول عبادت شده باشد، پارسا،

مترادف و متضاد زبان فارسی

پارسا، زاهد، زهدورزنده

فرهنگ فارسی هوشیار

پارسا

فرهنگ فارسی آزاد

مُتَزَهِّد، زُهد ورزنده، زاهد، منقطع از ما سوی الله و متوجه به عوالم اخری، تارک دنیا و عابد خدا،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر