معنی متزعزع در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
متزعزع. [م ُ ت َ زَ زِ] (ع ص) جنبنده. (از اقرب الموارد) (آنندراج) (از منتهی الارب). جنبانیده و جنبیده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تزعزع شود.
فرهنگ معین
(مُ تَ زَ زِ) [ع.] (اِفا.) جنبنده، لرزنده.
فرهنگ عمید
جنبنده، لرزنده،
فرهنگ فارسی هوشیار
جنبنده، پالوده فالوده (اسم) جنبنده لرزنده.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.