معنی متحری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

متحری. [م ُ ت َح َرْ ری] (ع ص) قصد کننده. (آنندراج). قصد کننده واراده کننده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تحری شود.

فرهنگ معین

جوینده، قصد کننده. [خوانش: (مُ تَ حَ رّ) [ع.] (اِفا.)]

فرهنگ عمید

قصدکننده،
جوینده،

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ جوینده، نیکجوی به جوی، آهنگنده آهنگ کننده (اسم) جوینده، درست جوینده به جوینده، قصد کننده.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر