معنی متحارب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

متحارب. [م ُ ت َ رِ] (ع ص) با یکدیگر جنگ کننده. (آنندراج) (ناظم الاطباء). برافروزنده ٔ آتش جنگ. جنگ کننده. و رجوع به تحارب شود.

فرهنگ معین

برافروزنده آتش جنگ، جنگ کننده، جمع متحاربین. [خوانش: (مُ تَ رِ) [ع.] (اِفا.)]

فرهنگ عمید

طرف مقابل در جنگ، دشمن،

مترادف و متضاد زبان فارسی

جنگ‌افروز، جنگ‌وجو، ستیزه‌جو، محارب

فرهنگ فارسی هوشیار

کسی که آتش جنگ بر افروزد

فرهنگ فارسی آزاد

مُتَحارِب، جنگ کننده با یکدیگر، در جنگ با یکدیگر،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر