معنی متارکه کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
متارکه کردن. [م ُ رَ ک َ / ک ِ ک َ دَ] (مص مرکب) ترک کردن. || دست برداشتن از یکدیگر. || رابطه ٔ خودرا با همسر خویش قطع کردن. و رجوع به متارکه شود.
مترادف و متضاد زبان فارسی
جداشدن، طلاق گرفتن، یکدیگر را ترک کردن،
(متضاد) ازدواج کردن
فرهنگ فارسی هوشیار
رها کردن، وا گذاشتن، گسستن جدا شدن بریدن پیوند (مصدر) ترک کردن، دست برداشتن از یکدیگر، رابطه خود را با زن خویش قطع کردن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.