معنی مای مرز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مای مرز. [م َ] (اِ) درختچه ای است که در ارتفاعات جنگلهای کرانه ٔ دریای مازندران می روید. آن را در رامیان «مای مرز» و در نور «کجور دیس » می خوانند. دانه ٔ آن به نام ابهل... معروف می باشد و در پزشکی برای سقط جنین مصرف می شود. (جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 253-254). درختچه ای است و در بین ارتفاعات 1800 و 2500گزی درشمال ایران وجود دارد. (گااوبا، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). گونه ای از سرو کوهی و میوه ٔ آن ابهل است وجنین را ساقط کند. ابهل. صفینه. (یادداشت ایضاً).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر