معنی مایحتاج در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مایحتاج. [ی ُ / ی َ] (ع اِ مرکب) به ضم یای تحتانی در اصل مایحتاج الیه بود به معنی آنچه حاجت کرده شود به سوی آن، در استعمال لفظ الیه را که صله ٔ آن است حذف نمایند. (غیاث) (آنندراج). دربا و هرچیز لازم و ناگزیر. (ناظم الاطباء). دربایست. ناگزیر. آنچه بدان نیاز بود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): جماعتی کاروانیان بر در رباطی مقام کردند و هرکس به مایحتاج وقت خویش مشغول شد. (سندبادنامه ص 318). شرط عاقل و فرزانه آن بود که مایحتاج اوقات زمستان در ایام تابستان مهیا کند. (سندبادنامه ص 122). و مایحتاج مهمانی و غیر آن از نفقه ٔ خیل و خدم... (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 50). رخت و اسباب و مایحتاج بکلی بدانجا کشید. (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 97).
(یَ) [ع.] (اِ.) آن چه که مورد نیاز است.
آنچه مورد احتیاج باشد، دربایست،
نیازها، نیازمندیها
نیازها
اثاث، ملزومات، مایلزم، ضروریات، نیازمندیها، دربایست، دربایسته
آنچه حاجت کرده شود بسوی آن در استعمال لفظ الیه را که صله آن است حذف نمایند، آنچه بدان نیاز باشد
مایَحتاج، آنچه که مورد احتیاج است،