معنی ماهناک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ماهناک. (ص مرکب) جای روشن شده بواسطه ٔ مهتاب. (ناظم الاطباء). || روشنی ماه و مهتاب. (ناظم الاطباء). || مُقمِر. قمراء. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). لیله قمراء؛ شبی ماهناک. (مهذب الاسماء). لیل مقمر؛ شبی ماهناک. (السامی فی الاسامی).

فرهنگ فارسی هوشیار

جای روشن شده بواسطه مهتاب

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر