معنی ماست مالی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ماست مالی. (حامص مرکب) مداهنه. (یادداشت به خطمرحوم دهخدا). || سرسری گرفتن و پوشاندن دقایق امری. اغماض کردن. ندیده گرفتن مسائلی که موجب خشم یا اختلاف گردد. و رجوع به ماست مالی کردن شود.

فرهنگ عمید

[مجاز] سرسری انجام دادن کاری،
[مجاز] پوشاندن عیب‌ونقص امری، لاپوشانی کردن،

فرهنگ فارسی هوشیار

سرسری گرفتن و پوشاندن دقایق امری، اغماض کردن، ندیده گرفتن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر