معنی ماخوذ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ عمید
برگرفته، گرفتهشده،
[قدیمی] مورد مؤاخذه و بازخواست،
[قدیمی] مبتلا،
مترادف و متضاد زبان فارسی
گرفتار، گرفته، مسئول
فرهنگ فارسی هوشیار
اخذ شده، گرفته شده بر گرفته، گرفتار گرفتار شده (اسم) گرفته شده گرفتار جمع: ماخوذین: زان کس که نوک تیغ جلاد ماخوذ بجرم حق ستایی. . (دهخدا. مجموعه اشعار. 4)، مسئول: روز قیامت ماخوذ باشیم. یا ماخوذ بحیا. به رودربایستی افتاده.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.