جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی لیچ افتادن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لیچ افتادن. [اُ دَ] (مص مرکب) لچ افتادن. جراحت. و رجوع به لچ افتادن شود.

فرهنگ معین

فاسد شدن، گندیدن، آب آوردن و چرکین شدن زخم. [خوانش: (اُ دَ) (مص ل.)]

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) لچ افتادن گندیدن پوست بدن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
لیچ افتادن: لیچ افتادن. [اُ دَ] (مص مرکب) لچ افتادن. جراحت. و رجوع به لچ افتادن شود. لیچ افتادن: فاسد شدن، گندیدن، آب آوردن و چرکین شدن زخم. [خوانش: (اُ دَ) (مص ل.)] لیچ افتادن: (مصدر) لچ افتادن گندیدن پوست بدن.