معنی لیم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لیم. (اِ) گونه ای از سپستان که در چاه بهار غرس شده است و این نام آنجا بدین درخت دهند. (گااُبا).

لیم. [ل ُی ْ ی َ] (ع ص، اِ) ج ِ لائم. (منتهی الارب). رجوع به لائم شود.

لیم. (ع اِ) صلح و آشتی. || مانند. || همتای مرد در قامت و شکل و سرشت و خلقت. (منتهی الارب).

فرهنگ معین

(ص.) شوخ و ظریف و بذله گو.

گویش مازندرانی

چرک، کثافت و جرم دهان که موقع خواب بر روی زبان و دندان و...

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ همریخت هم چهره، سازواری، آشتی، انگبین

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر