معنی لهیده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
لهیده. [ل ِ دَ / دِ] (ن مف) نعت مفعولی از لهیدن. له شده.
فرهنگ معین
(لِ دِ) (ص مف.) له شده، کوبیده شده.
فرهنگ عمید
کوبیده و نرمشده،
میوۀ خرابشده،
[مجاز] خسته و کوفته،
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) له شده.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.