جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی لهو کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لهو کردن. [ل َهَْ وْ ک َ دَ] (مص مرکب) بازی کردن.لعب کردن. (منتهی الارب). لهو. و رجوع به لهو شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ ماژیدن، گاییدن (مصدر) بازی کردن بلعب پرداختن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
لهو کردن: لهو کردن. [ل َهَْ وْ ک َ دَ] (مص مرکب) بازی کردن.لعب کردن. (منتهی الارب). لهو. و رجوع به لهو شود. لهو کردن: ‎ ماژیدن، گاییدن (مصدر) بازی کردن بلعب پرداختن.