معنی لهر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لهر. [ل َ هََ] (اِ) میخانه و شراب خانه را گویند. (برهان). شرابخانه باشد، زیرا له شراب باشد. میکده. || قحبه خانه. (جهانگیری) (برهان). صاحب انجمن آرا گوید:... و به معنی قحبه خانه گفته اند و معنی اول (شرابخانه) اصحست. (انجمن آرا). || به زبان هندی موج آب باشد. (برهان). || چاقی بی اندازه و گوشت پوک و خالی و پر از باد را گویند (در تداول عامه ٔ خراسان). کف (در تداول مردم قزوین).

لهر. [ل ِ هَِ] (اِخ) ده کوچکی از دهستان دلارستاق بخش لاریجان شهرستان آمل، واقع در 25هزارگزی شمال رینه. دارای 20 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).

فرهنگ معین

شراب خانه، میخانه، فاحشه خانه. [خوانش: (لَ هَ) (اِ.)]

(~.) (اِ.) موج آب، موج دریا.

فرهنگ عمید

میخانه، شراب‌خانه،
فاحشه‌خانه،

گویش مازندرانی

از دهکده های دلارستاق آمل

فرهنگ فارسی هوشیار

میخانه و شرابخانه را گویند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر