معنی لمال در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لمال. [ل َ / ل ُ] (ع اِ) سُرمه. کُحل. (بحر الجواهر). لماک. (منتهی الارب).

گویش مازندرانی

از توابع نوکنده کای قائم شهر

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر