معنی لعاب لعل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
لعاب لعل. [ل ُ ب ِ ل َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) کنایه از شراب سرخ. (آنندراج):
آن لعل لعاب از دهن گاو فروریز
تا مرغ صراحی کندت نغزنوایی.
خاقانی.
- لعاب لعل سان، کنایه از شراب انگوری باشد. (برهان).
|| کنایه از آفتاب باشد. صاحب آنندراج گوید: و ظاهر آن است که بدین معنی لعاب کوه باشد چرا که آفتاب از پس کوه برمی آید.
فرهنگ فارسی هوشیار
لیزابه ی لال می سرخ به گواژ
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.