معنی لعاب عنکبوت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لعاب عنکبوت. [ل ُ ب ِ ع َ ک َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) تار عنکبوت. تنیده ٔ عنکبوت:
لعاب عنکبوتان مگس گیر
همایی را نگر چون کرد نخجیر.
نظامی.
|| کنایه از طراحی و نقشکاری. (آنندراج).

فرهنگ فارسی هوشیار

تار عنکبوت

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر