معنی لطمات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لطمات. [ل َ طَ] (ع اِ) ج ِ لطمه.
(لَ طَ) [ع.] (اِ.) جِ لطمه.
لطمه
(تک: لطمه) : ویزاستها گزندها تپانچه ها (اسم) جمع لطمه.
لَطَمات، سیلی ها، در فارسی به معنای صدمات و آسیب ها مصطلح است، (جمع: لَطمَه)،