جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی لاکروا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لاکروا. (اِخ) آلفرد. معدن شناس فرانسوی. مولد ماکن. (1863-1948 م.). وی منشی دائمی آکادمی علوم بود.

لاکروا. (اِخ) پل. معروف به ژاکوب کتاب دوست. نویسنده ٔ فرانسوی. مولد پاریس (1806-1884م.).

لاکروا. (اِخ) ژان فرانسوا دو. عضوکنوانسیون فرانسه. مولد «پن ادمه » (1754-1794 م.).

لاکروا. (اِخ) سیلوستر فرانسوا. ریاضی دان فرانسوی. مولد پاریس (1765-1843 م.).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
لاکروا: لاکروا. (اِخ) آلفرد. معدن شناس فرانسوی. مولد ماکن. (1863-1948 م.). وی منشی دائمی آکادمی علوم بود. لاکروا: لاکروا. (اِخ) پل. معروف به ژاکوب کتاب دوست. نویسنده ٔ فرانسوی. مولد پاریس (1806-1884م.). لاکروا: لاکروا. (اِخ) ژان فرانسوا دو. عضوکنوانسیون فرانسه. مولد «پن ادمه » (1754-1794 م.). لاکروا: لاکروا. (اِخ) سیلوستر فرانسوا. ریاضی دان فرانسوی. مولد پاریس (1765-1843 م.).