لانه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(نِ) (اِ.) آشیانه، خانه.
(~.) (ص.) بیکار، کاهل، تنبل.
فرهنگ عمید
جای زندگی جانوران اعم از پرنده، خزنده، چرنده، حشره و درنده، آشیان، آشیانه،
خانۀ انسان،
بیکاره، تنبل: کنون جویی همی حیلت که گشتی سست و بیطاقت / تو را دیدم به برنایی فسارآهخته و لانه (کسائی: ۵۸)،
بیقید،
حل جدول
الاله، شقایق
مترادف و متضاد زبان فارسی
آشیانه، آشیان، سوراخ، عریش، کاشانه، کنام، شان، کندو، بیکاره، تنآسا، تنبل، کاهل
فرهنگ فارسی هوشیار
آشیان، آشیانه و خانه زنبور و جانوران پرنده و چرنده و درنده میباشد
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.