معنی لاقید در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لاقید. [ق َ] (ع ص مرکب) (از: لا، نه + قید، بند) بی قید. سهل انگار. لاابالی. بی اعتنا.

فرهنگ معین

(قَ یْ) [ع.] (ص.) سهل انگار، بی اعتناء.

فرهنگ عمید

بی‌قید، بی‌پروا، بی‌بندوبار،

مترادف و متضاد زبان فارسی

بی‌اعتنا، بی‌بندوبار، بی‌غم، بی‌قید، بی‌مبالات، تن‌آسا، غافل، لاابالی،
(متضاد) منضبط

فرهنگ فارسی هوشیار

بی قید سهل انگار بی اعتنا. یا لاقیدی. بی قیدی سهل انگاری. بی پروا، بی بند و بار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر