لاف پیمودن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
لاف پیمودن. [پ َ / پ ِ دَ] (مص مرکب) لاف زدن:
چه عذر خواهم از این لافها که پیمودم
که طبع من چو فلان است و خاطرم بهمان.
کمال اسماعیل.
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) لاف زدن خودستایی کردن: چه عذر خواهم از این لافها که پیمودم که طبع من چو فلانست و خاطرم بهمان. (کمال اسماعیل لغ. )
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.