معنی لاطائل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لاطائل. [ءِ] (ع ص مرکب، اِ مرکب) (از: لا به معنی نه + طائل به معنی هوده و فائده) بیهوده. بیفائده. بیهده. ترهه. بی نفع. بی مزیتی. بی غنائی. بی خیر.
- لاطائل گفتن، بیهوده گفتن. حرف مفت زدن. جفنگ گفتن.
|| فرومایه. ناکس.
- تطویل بلاطائل، پرگوئی بیهوده.

فرهنگ عمید

بی‌فایده، بیهوده،

مترادف و متضاد زبان فارسی

بی‌سود، بی‌فایده، بیهوده، مهمل، ناسودمند

فرهنگ فارسی هوشیار

بیهوده، بیفایده، بی نفع

فرهنگ فارسی آزاد

لاطائِل، مُهمَل، بیهوده، بی فائده،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر