معنی لازم گرفتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
لازم گرفتن. [زِ گ ِ رِ ت َ] (مص مرکب) لازم گرفتن جائی، مقیم و ملازم آنجا شدن و هماره بدانجا بودن.
- لازم گرفتن چیزی یا کسی را؛ پیوسته با او بودن. رجوع به کلمه ٔ لازم شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
همدم گرفتن، جای گرفتن (مصدر) لازم گرفتن چیزی یا کسی را. همواره با او بودن. یا لازم گرفتن جایی (محلی) را. در آنجا مقیم شدن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.