معنی لابه گر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لابه گر. [ب َ / ب ِ گ َ] (ص مرکب) متملق:
ور شدی ذرّه به ذرّه لابه گر
او نبردی این زمان از تیغ سر.
مولوی.

فرهنگ عمید

زاری‌کننده،
چاپلوس، متملق،

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) تضرع کننده: ور شدی ذره بذره لابه گر او نبردی این زمان از تیغ سر. (مثنوی لغ. )، متملق چاپلوس، فریبنده.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر