معنی لاادیسه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لاادیسه. [اُ س ِ] (اِخ) نام دختر مهرداد ششم. (ایران باستان ج 3 ص 2 ب 2149).

لاادیسه. [اُ س ِ] (اِخ) نام شهری از جمله ٔ شصت شهر که سلکوس، به گفته ٔ مورخین، بنا کرد و آن را به نام مادر خویش نامید و یکی از چهار شهر بزرگ سلوکیدا یعنی بزرگترین ایالت دولت سلوکی در مغرب بود سه شهر دیگر عبارت بودند از: انطاکیه، سلوکیه، پیه ری و آپام آ. بندر یا شهر لاادیسه در دامنه ٔ کوهی واقع بود که تاک بسیار داشت. (ایران باستان ج 3 ص 2063 و 2064 و 2112). رجوع به لاذقیه و لاتاکیه شود.

لاادیسه. [اُ س ِ] (اِخ) شهری که سلوکیها در سرحد پارس (معلوم نیست کدام سرحد پارس) بنا کردند. (ایران باستان ج 3 ص 2115).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر