معنی قیان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
قیان. (ع اِ) ج ِ قَیْن. بندگان. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از آنندراج). رجوع به قین شود.
فرهنگ عمید
قینه
فرهنگ فارسی هوشیار
(تک: قین) بندگان
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.