معنی قنطیر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
قنطیر. [ق ِ] (ع اِ) سختی و بلا. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به قِنطِر شود.
قنطیر. [ق ِ] (معرب، اِ) اماله ٔ قنطار. (آنندراج از غیاث). رجوع به قنطار شود. || سختی و بلاء و داهیه. (ناظم الاطباء).
فرهنگ فارسی هوشیار
اماله ّ قنطار
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.