معنی قم قریش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قم قریش.[ق َ] (اِ مرکب) صورتی از قمل قریش و آن حب صنوبر صغار است. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به قَمل شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر