معنی قمم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قمم. [ق ِ م َ] (ع اِ) ج ِ قِمّه بمعنی میان سر و سر هر چیز. (بحر الجواهر) (غیاث). || مجازاً بمعنی بلندیها. (غیاث). || ج ِ قِمَّه بمعنی قامت. (اقرب الموارد). رجوع به قِمّه شود.

فرهنگ فارسی آزاد

قَمَم، به قِمَّه مراجعه شود،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر