معنی قلیه پتی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
قلیه پتی. [ق َل ْ ی َ / ی ِ پ َ] (اِ مرکب) جغور بغور. (یادداشت مؤلف). حسرت الملوک. (یادداشت مؤلف). قلیه پیتی، جگر و شش و دل گوسفند و گاو و مرغ که با پیاز سرخ کرده باشند. (فرهنگ نظام).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.