معنی قط کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قط کردن. [ق َ ک َ دَ] (مص مرکب) مرکب است از قط عربی به معنی بریدن یا بر پهنا بریدن، و کردن فارسی. (آنندراج):
جای ناخن تیغسر میزد ز انگشتان ما
چون قلم در وصف مژگان تو میکردیم قط.
ابوالبرکات منیر (از آنندراج).

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) قط زدن: تیر آسمان از برای تحریردیوان مدایح قلم قط می کنند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر