معنی قرمه سبزی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(~. سَ) (اِمر.) نوعی خورش ایرانی با قطعات گوشت و لوبیا (معمولاً قرمز) و سبزی خرد کرده.
فرهنگ عمید
خورشی که از گوشت، تره، جعفری، و شنبلیله درست کنند،
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) نوعی خورش است که از گوشت و تره و جعفری و شنبلیله درست کنند یا بوی قرمه سبزی دادن سر (کله) کسی. بسیار متکبر بودن وی افاده بسیار داشتن او.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.