معنی قرتبوس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
قرتبوس. [ق َ ت َ] (ص) دیوث. || بی حمیت. (برهان) (ناظم الاطباء). بی غیرت. || ازخودراضی. (ناظم الاطباء).
فرهنگ فارسی هوشیار
نادرست نویسی غرتبوس پارسی است غرت غلتبان کلتبان غرچه (دیوث) (اسم) دیوث قواد قرمساق: شلغم و باقلی است گفته تو نمک ای قلتبان خ ترا باید.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.