معنی قربج در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قربج. [ق ُ ب َ] (اِ) دکان می فروش. (منتهی الارب). حانوت. (اقرب الموارد). رجوع به قربق شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

میفروشی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر