معنی قرباقه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قرباقه. [ق ُ ق َ / ق ِ] (ترکی، اِ) رجوع به قرباغه شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

ترکی غوک از جانوران داروک (گویش مازندرانی)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر