معنی قدرتمند در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

حل جدول

نیرومند

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

نیرومند

کلمات بیگانه به فارسی

نیرومند

مترادف و متضاد زبان فارسی

پرقدرت، توانا، زورمند، قدر، بانفوذ، متنفذ،
(متضاد) ضعیف، ناتوان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر