معنی قایم مقام در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قایم مقام. [ی ِ م َ] (اِ مرکب) جانشین. رجوع به قائم مقام شود.

فرهنگ معین

(~. مَ) [ع. قائم مقام] (اِمر.) جانشین.

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ جانشین نایب مناب: چون طاهر وفات یافت ابو علی در مدینه قائم مقام او شد، وزیراعظم نخست وزیر.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر