معنی قانون گذاری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قانون گذاری. [گ ُ] (حامص مرکب) وضع کردن قانون. عمل قانون گذار.

فرهنگ فارسی هوشیار

دات آراستاری داتگذاری عمل قانون گذار وضع قانون. یا دوره قانون گذاری. دوره مجلس شورای ملی دوره تقنینیه.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر