معنی قاضی نهروانی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قاضی نهروانی. [ی ِ ن َ رَ] (اِخ) معافی بن زکریابن یحیی بن حمیدبن رجایا حمادبن داود حریری قاضی نهروانی، معروف به ابن طرار یا ابن طراره یا ابن طراز و مکنی به ابوالفتح یا ابوالفرج. از فحول و اساتید علمای شافعی است که فقیه ادیب فاضل شاعر بوده و بخصوص در فقه و ادبیات و حدیث و نحو و لغت تبحر داشته و به نوشته ٔ خطیب بغدادی در فقه و لغت و ادب داناترین مردم زمان خود بشمار میرفته است. از ابومحمد باجی نقل است که قاضی نهروانی در هر مجلسی حاضر باشد همه ٔ علوم در آنجا حاضر است و اگر کسی وصیت کند که ثلث مال او را به داناترین مردم بدهندباید آن ثلث به قاضی نهروانی تسلیم شود. باری وی ادبیات را از نفطویه و فقه را از ابن الثلج و دیگر تلامذه ٔ محمدبن جریر فراگرفته و به مسلک محمدبن جریر میرفته و به همین جهت او را جریری نیز میگفتند. او مدتی در باب الطاق بغداد متصدی مقام قضاء بود و با آن همه دانش و اطلاعات وسیع و عمیقی که داشت فقیر و پریشان حال بود بحدی که در فصل زمستان در جامع رصافه پشت به آفتاب میخوابید و جامه ٔ ژنده ٔ او هر بیننده را به شگفت می آورد. تألیفاتی بدو منسوب است. از جمله: 1- تاویل القرآن. 2- التفسیر الکبیر. 3- الجلیس الصالح الکافی و الانیس الناصح الشافی که به الجلیس و الانیس معروف است. 4- الشافی فی مسح الرجلین. از اشعار اوست:
الاقل لمن کان لی حاسداً
اتدری علی من اسأت الادب
اسأت علی اﷲ فی فعله
لانک لم ترض لی ماوهب
فجازاک عنه بان زادنی
وسد علیک وجوه الطلب.
وی در روز دوشنبه 14 یا 18 ذی حجه سال 390 هَ. ق. در 85 یا 87سالگی در نهران بغداد وفات یافت ظاهر کلام مؤلف الذریعه تشیع معافی است. (کشف الظنون) (نامه ٔ دانشوران ج 1 ص 349) (ابن خلکان ج 2 ص 219) (الذریعه) (ریحانه الادب ج 4 ص 257).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر