معنی قاضی اعز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قاضی اعز. [اَ ع َزز] (اِخ) نصراﷲبن عبداﷲبن مخلوف بن علی بن عبدالقوی بن قلاقس ازهری اسکندری، مکنی به ابوالفتح و معروف به ابن قلاقس. از مشاهیر و فضلای شعرای عرب. این دو شعراز اوست که درباره ٔ کنیزکی حبشی و سیاه گفته است:
رب ّ سوداء و هی بیضاء معنی
نافس المسک عنده، الکافور
مثل حب العین یحسبه النا
س سواداً و انما هو نور.
وی در سوم شوال سال 567 هَ. ق. در 35سالگی در شهر عیذاب نزدیک دریای جده وفات یافت. وی ملقب به قاضی بوده ولی قضاوت نمیکرده است. دیوان او هم به نام دیوان ابن قلاقس در مصر چاپ شده است. (ابن خلکان ج 2 ص 287) (ریحانه ادب ج 3 ص 277).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر