معنی قاضی اسیری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
قاضی اسیری. [اَ] (اِخ) خلف قاضی مسعود است. از سادات دیار قزوین، سی سال قاضی ری بوده و در فن فصاحت و بلاغت نظماً و نثراًمشهور و دستور الانشاء از تألیفات اوست. او راست:
قاصد مرا برفتن کویش بهانه ساخت
آخر به این بهانه در آن کوی خانه ساخت.
و نیز:
به این بهانه که آئی برون گرفتارت
زمان زمان ز ره انتظار برخیزد.
(آتشکده ٔ آذر چ شهیدی ص 228).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.